!The right way to think

I want to learn the right thinking manner to think and teach it.

!The right way to think

I want to learn the right thinking manner to think and teach it.

!The right way to think
پیام های کوتاه
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تربیت» ثبت شده است


مُغالِطِه، سَفسَطه یا مَغلَطِه (به پارسی سره: دژفرنود) استدلالی است که از نظر علم منطق نادرست باشد. مغالطه جزئی از برهان است که به طور قابل اثباتی در منطق آن ایراد وجود دارد و بنابراین کل برهان را نامعتبر می‌سازد.

مغالطه ممکن است برای وارونه کردن حقیقت(ها) به کار رود. مغالطه‌گر کسی است که از روی استدلال نادرست به یک نتیجهٔ درست یا نادرست رسیده‌است و ممکن است آن نتیجه را برای نتیجه‌گیری‌های دیگری هم به کار گیرد.

انواع دژفرنود

۱ مغالطه‌های شکلی

۲ مغالطات ابهام

۳ مغالطات عدم دقت برای گمراه‌سازی

۴ مغالطات نقل

۵ مغالطات ادعای بدون استدلال

۶ مغالطات مقام نقد

۷ مغالطات مقام دفاع

۸ مغالطات صوری

۹ مغالطه در استدلال پیش فرض نادرست

۱۰ مغالطه ربطی


۱ مغالطه‌های شکلی

مغالطه‌های شکلی به مغالطه‌هایی گفته می‌شود که در شکل بحث می‌توان آن‌ها را دید، و نیازی به فهمیدن محتوای بحث برای پیدا کردن این نوع مغالطه‌ها نیست.


مغالطه اشتراک لفظ: استفاده از واژه‌هایی که دارای دو یا چند معنا هستند؛ بدون قرینه‌ای که بر معنای موردنظر دلالت کند.

کژتابی یا ابهام ساختاری: به کارگیری جمله‌ای که می‌تواند به دو یا چندگونه بیان و فهمیده شود.

۲ نظر ۲۴ تیر ۹۲ ، ۱۳:۱۰
مجتبی محمدپناه
دوش بر حسب ارادت برای فزونی مروت به بوستان استاد سعادت مراجعت نموده کاو حکایتی آموزنده را از باب هفتمش-در عالم تربیت-مرا مکرمت فرمود.
خلاصه حکایت بدین شرح است که زاهدی اندر خیابان میگذشت.زیبا رویی را دید و....مردم که حالش بدیدند او را ملامت کردندو....زاهد گریزی رندانه میزند و میگوید حال من به سبب....در این حال بقراط براو....!
این مثنوی بسیار ساده و روان است حتما بخوانید!زحمت نوشتنش هدر نره@!هر جا رو هم متوجه نشدید به خودم مراجعه کنید.
۳ نظر ۲۸ بهمن ۹۱ ، ۰۰:۴۷
مجتبی محمدپناه

اسکندر رومی را پرسیدند دیار مشرق و مغرب به چه گرفتی که ملوک پیشین را خزاین و عمر و ملک و لشکر بیش از این بوده است و ایشان را چنین فتحی میسر نشد؟گفتا:به عون خدای عزوجل هر مملکتی را که گرفتم رعیتش نیازردم و نام پادشاهان جز به نکویی نبردم.

بزرگش نخوانند اهل خرد***که نام بزرگان به زشتی برد

منبع:همان گلستان قبلی

۱ نظر ۲۴ دی ۹۱ ، ۲۱:۲۳
مجتبی محمدپناه
بزرگی را پرسیدم در معنی این حدیث که((اعدوک نفسک التی بین جنبیک))گفت به حکم آنکه هر آن دشمنی را که با وی احسان کنی دوست گردد مگر نفس را که چندانکه مدارا بیش کنی مخالفت زیادت کند
فرشته خوی شود آدمی به کم خوردن***وگر خورد چو بهایم بیوفتد چو جماد
مواد هرکه برآری مطیع امر تو گشت***خلاف نفس که فرمان دهد چو یافت مراد
از گلستان سعدی(ع)به تصحیح استاد محمد علی فروغی انتشارات اخلاق
۲ نظر ۲۱ دی ۹۱ ، ۰۱:۴۹
مجتبی محمدپناه